معنی فارسی inlard

B1

اینلارد کردن، به معنای افزودن لایه‌هایی از مواد چرب یا خامه‌ای به غذا.

To enrich or enhance something, typically food, by adding fat or cream.

example
معنی(example):

برای اینلارد کردن کیک، او لایه‌هایی از خامه غنی اضافه کرد.

مثال:

To inlard the cake, she added layers of rich frosting.

معنی(example):

شيفر تصمیم گرفت گوشت را اینلارد کند تا طعم آن بهتر شود.

مثال:

The chef decided to inlard the meat to enhance its flavor.

معنی فارسی کلمه inlard

: معنی inlard به فارسی

اینلارد کردن، به معنای افزودن لایه‌هایی از مواد چرب یا خامه‌ای به غذا.