معنی فارسی innominability

C1

غیرقابل نامگذاری بودن به معنای عدم وجود کلمات یا عبارات مناسب برای توصیف یک مفهوم خاص است.

The quality of being unable to be named or described accurately.

example
معنی(example):

غیرقابل نامگذاری بودن برخی مفاهیم، بحث درباره آن‌ها را دشوار می‌سازد.

مثال:

The innominability of certain concepts makes them hard to discuss.

معنی(example):

فیلسوفان غالباً درباره غیرقابل نامگذاری بودن حقایق عمیق صحبت می‌کنند.

مثال:

Philosophers often speak of the innominability of profound truths.

معنی فارسی کلمه innominability

:

غیرقابل نامگذاری بودن به معنای عدم وجود کلمات یا عبارات مناسب برای توصیف یک مفهوم خاص است.