معنی فارسی innovating
B1در حال نوآوری به معنای فرایند ایجاد یا معرفی ایده‌ها و تکنیک‌های نو و جدید است.
The present participle of innovate; actively introducing new ideas, methods, or products.
- verb
verb
معنی(verb):
To alter, to change into something new; to revolutionize.
معنی(verb):
To introduce something new to a particular environment; to do something new.
معنی(verb):
To introduce (something) as new.
مثال:
to innovate a word or an act
example
معنی(example):
آن‌ها در حال نوآوری برای ارتقاء خط تولید خود هستند.
مثال:
They are innovating to enhance their product line.
معنی(example):
او با استفاده از فناوری نوین در پروژه‌هایش نوآوری می‌کند.
مثال:
He is innovating by using cutting-edge technology in his projects.
معنی فارسی کلمه innovating
:
در حال نوآوری به معنای فرایند ایجاد یا معرفی ایده‌ها و تکنیک‌های نو و جدید است.
