معنی فارسی inorganical
B1غیرآلی، به موادی اطلاق میشود که در آنها کربن وجود ندارد.
Relating to inorganic materials, which do not contain carbon-based compounds.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مواد غیرآلی برای ساختن یک پایه محکم حیاتی هستند.
مثال:
Inorganical materials are crucial for building a strong foundation.
معنی(example):
اجزای غیرآلی خاک بر باروری آن تأثیر میگذارد.
مثال:
The inorganical components of the soil affect its fertility.
معنی فارسی کلمه inorganical
:
غیرآلی، به موادی اطلاق میشود که در آنها کربن وجود ندارد.