معنی فارسی inpouring

C1

وارد شدن یا جریان یافتن چیزی به داخل یک مکان.

The act of a large quantity of something flowing or coming in.

noun
معنی(noun):

An inward flow

example
معنی(example):

ورود ایده‌های جدید مشوق بود.

مثال:

The inpouring of new ideas was encouraging.

معنی(example):

حمایت‌های زیادی از طرف جامعه وجود داشت.

مثال:

There was an inpouring of support from the community.

معنی فارسی کلمه inpouring

: معنی inpouring به فارسی

وارد شدن یا جریان یافتن چیزی به داخل یک مکان.