معنی فارسی insanely
B1 /ɪnˈseɪnli/به طرز دیوانهواری، برای توصیف چیزی به شدت زیاد و غیرعادی استفاده میشود.
To an extreme degree; wildly.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In an insane manner; not sanely.
معنی(adverb):
To a great degree; very much.
مثال:
Disney has some insanely fun roller coasters.
example
معنی(example):
او به طرز دیوانهواری در نواختن پیانو بااستعداد است.
مثال:
She is insanely talented at playing the piano.
معنی(example):
این کیک به طرز دیوانهواری خوشمزه است!
مثال:
This cake is insanely good!
معنی فارسی کلمه insanely
:
به طرز دیوانهواری، برای توصیف چیزی به شدت زیاد و غیرعادی استفاده میشود.