معنی فارسی insectiform
B2حشرهنما، به شکل یا فرم حشره اشاره دارد.
Having the shape or appearance of an insect.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اسباببازی بهصورت حشرهنما طراحی شده بود و شبیه به یک ساس بود.
مثال:
The toy was designed to look insectiform, resembling a beetle.
معنی(example):
طراحی او سبک حشرهشکل داشت که حشرات مختلفی را به نمایش میگذارد.
مثال:
His drawing had an insectiform style that showcased various bugs.
معنی فارسی کلمه insectiform
:
حشرهنما، به شکل یا فرم حشره اشاره دارد.