معنی فارسی insectologist
B2حشرهشناس شخصی است که به مطالعه حشرات و رفتار آنها میپردازد.
A scientist who studies insects.
- NOUN
example
معنی(example):
یک حشرهشناس انواع مختلف حشرات را مطالعه میکند.
مثال:
An insectologist studies various types of insects.
معنی(example):
حشرهشناس یک گونه جدید از سوسک را کشف کرد.
مثال:
The insectologist discovered a new species of beetle.
معنی فارسی کلمه insectologist
:
حشرهشناس شخصی است که به مطالعه حشرات و رفتار آنها میپردازد.