معنی فارسی insecurely
B1به طور غیر ایمن، به حالتی که امنیت کافی نداشته باشد.
In a way that is not secure or safe.
- ADVERB
example
معنی(example):
او نردبان را به صورت غیر ایمن نگه داشت.
مثال:
He held the ladder insecurely.
معنی(example):
او جعبه را به صورت غیر ایمن در لبه میز گذاشت.
مثال:
She placed the box insecurely on the edge of the table.
معنی فارسی کلمه insecurely
:
به طور غیر ایمن، به حالتی که امنیت کافی نداشته باشد.