معنی فارسی insentience
B1عدم احساس، بیاحساس بودن به معنای نداشتن توانایی درک یا تجربه احساسات.
The state of being indifferent or without sensation; lack of awareness or feeling.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم احساس ماشین مهندسان را شگفتزده کرد.
مثال:
The insentience of the machine surprised the engineers.
معنی(example):
بیاحساسی معمولاً ویژگی رباتهاست.
مثال:
Insentience is often a characteristic of robots.
معنی فارسی کلمه insentience
:
عدم احساس، بیاحساس بودن به معنای نداشتن توانایی درک یا تجربه احساسات.