معنی فارسی insertable

B2

قابل درج، به معنای توانایی افزودن یا قرار دادن چیزی در جایی.

Capable of being inserted or added into something.

example
معنی(example):

ویژگی‌های جدید قابل درج در نرم‌افزار موجود هستند.

مثال:

The new features are insertable into the existing software.

معنی(example):

این داده‌ها به راحتی قابل درج در پایگاه داده هستند.

مثال:

This data is easily insertable into the database.

معنی فارسی کلمه insertable

: معنی insertable به فارسی

قابل درج، به معنای توانایی افزودن یا قرار دادن چیزی در جایی.