معنی فارسی insighted

B1

کسی که بینش یا درک عمیق از موضوعی دارد.

To provide deep understanding or perception about a subject.

example
معنی(example):

معلم در مورد پیچیدگی‌های موضوع توضیح داد.

مثال:

The teacher insighted on the complexities of the subject.

معنی(example):

او در مذاکره‌اش تأثیر تغییرات آب و هوایی را توضیح داد.

مثال:

She insighted the impact of climate change during her lecture.

معنی فارسی کلمه insighted

: معنی insighted به فارسی

کسی که بینش یا درک عمیق از موضوعی دارد.