معنی فارسی insigne
B1نشان یا علامت مرخصی یا افتخار، غالباً در نظامهای نظامی.
A badge or emblem that represents honor or service.
- NOUN
example
معنی(example):
این نشان با افتخار بر روی لباس نظامی گذاشته شد.
مثال:
The insigne was proudly displayed on the uniform.
معنی(example):
او برای شجاعتش در جنگ یک نشان دریافت کرد.
مثال:
He earned an insigne for his bravery in battle.
معنی فارسی کلمه insigne
:
نشان یا علامت مرخصی یا افتخار، غالباً در نظامهای نظامی.