معنی فارسی insignisigne
B1امضا، نشانه یا علامتی که توسط یک شخص یا شخصیتی معین استفاده میشود.
A signature or mark made by an individual for identification.
- NOUN
example
معنی(example):
امضا هنرمند در گالری به نمایش درآمده بود.
مثال:
The insignisigne of the artist was displayed in the gallery.
معنی(example):
او به خاطر سخنرانی شگفتانگیز خود یک امضا دریافت کرد.
مثال:
She received an insignisigne for her remarkable speech.
معنی فارسی کلمه insignisigne
:
امضا، نشانه یا علامتی که توسط یک شخص یا شخصیتی معین استفاده میشود.