معنی فارسی insimplicity
B1سادگی، ویژگی یا حالت ساده بودن بدون زرق و برق اضافی.
The quality of being simple and uncomplicated.
- NOUN
example
معنی(example):
زیبایی سادگی در طراحی مورد تقدیر قرار گرفت.
مثال:
The beauty of the insimplicity in design was appreciated.
معنی(example):
سادگی او مفهوم را قابل فهم کرد.
مثال:
Her insimplicity made the concept easy to understand.
معنی فارسی کلمه insimplicity
:
سادگی، ویژگی یا حالت ساده بودن بدون زرق و برق اضافی.