معنی فارسی insimulate

B1

شبیه‌سازی، عمل ایجاد شرایط مشابه برای ارزیابی یا تست.

To create a simulation of a process or situation.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که این فرآیند را شبیه‌سازی کنند تا نتیجه را مشاهده کنند.

مثال:

They decided to insimulate the process to observe the outcome.

معنی(example):

برای شبیه‌سازی یک گفتگو، از نقش‌آفرینی استفاده کردند.

مثال:

To insimulate a conversation, they used role-play.

معنی فارسی کلمه insimulate

: معنی insimulate به فارسی

شبیه‌سازی، عمل ایجاد شرایط مشابه برای ارزیابی یا تست.