معنی فارسی insistingly
B1به طور اصراری، به معنای بیان چیزی با تأکید و پافشاری.
In a manner characterized by strong assertion or emphasis.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور اصراری درباره نیاز به تغییر صحبت کرد.
مثال:
She spoke insistingly about the need for change.
معنی(example):
او به طور اصراری پافشاری کرد که او درست است.
مثال:
He insisted insistingly that he was right.
معنی فارسی کلمه insistingly
:به طور اصراری، به معنای بیان چیزی با تأکید و پافشاری.