معنی فارسی insititious

B1

کارآمد و موثر به گونه‌ای که قابلیت انطباق با تغییرات را داشته باشد.

Efficient and effective in a way that allows for adaptability to changes.

example
معنی(example):

رویکرد کارآمد به استراتژی شرکت انعطاف‌پذیری بیشتری داد.

مثال:

The insititious approach made the company's strategy more flexible.

معنی(example):

آنها از سبک کارآمد او در حل مسائل قدردانی کردند.

مثال:

They admired her insititious style in problem-solving.

معنی فارسی کلمه insititious

:

کارآمد و موثر به گونه‌ای که قابلیت انطباق با تغییرات را داشته باشد.