معنی فارسی insofar
B1تا حدی که، به معنای اینکه یک موضوع یا وضعیت محدود به شرایط خاصی میباشد.
To the extent that; as far as.
- OTHER
example
معنی(example):
از نظر اینکه مهم است، من از تو حمایت میکنم.
مثال:
Insofar as it matters, I will support you.
معنی(example):
تا جایی که هوا اجازه دهد، ما به کوهنوردی خواهیم رفت.
مثال:
Insofar as the weather permits, we will go hiking.
معنی فارسی کلمه insofar
:
تا حدی که، به معنای اینکه یک موضوع یا وضعیت محدود به شرایط خاصی میباشد.