معنی فارسی insolubilization

B2

فرایند تبدیل مواد به شکل نامحلول.

The process of making something insoluble.

example
معنی(example):

فرایند نامحلول‌سازی برای مدیریت پسماند ضروری است.

مثال:

The process of insolubilization is essential for waste management.

معنی(example):

نامحلول‌سازی می‌تواند به جلوگیری از آلودگی کمک کند.

مثال:

Insolubilization can help in preventing pollution.

معنی فارسی کلمه insolubilization

: معنی insolubilization به فارسی

فرایند تبدیل مواد به شکل نامحلول.