معنی فارسی insolvencies
B2ورشکستگی، حالتی است که یک شرکت یا فرد نمی‌تواند بدهی‌های خود را پرداخت کند.
The state of being unable to pay debts; a condition of financial failure.
- noun
The condition of being insolvent; the state or condition of a person who is insolvent; the condition of one who is unable to pay his debts as they fall due, or in the usual course of trade and business.
The company faces insolvency.
Insufficiency to discharge all debts of the owner.
the insolvency of an estate
The condition of having more debts than assets.
این شرکت در طول سال گذشته با چندین ورشکستگی مواجه شد.
The company faced multiple insolvencies over the past year.
در طول بحران اقتصادی، ورشکستگی‌ها به طور قابل توجهی در سرتاسر کشور افزایش یافت.
During the economic crisis, insolvencies rose sharply across the country.
معنی فارسی کلمه insolvencies
:
ورشکستگی، حالتی است که یک شرکت یا فرد نمی‌تواند بدهی‌های خود را پرداخت کند.
