معنی فارسی insoul

C1

جان بخشیدن به معنای افزودن روح یا احساس عمیق به یک اثر هنری یا اجرا است.

To imbue with soul or essence; to make something more spirited or expressive.

example
معنی(example):

هنرمند می‌خواست نقاشی‌اش را با احساسات زنده جان ببخشد.

مثال:

The artist wanted to insoul her painting with vibrant emotions.

معنی(example):

برای جان بخشیدن به اجرا، او به تجارب عمیق شخصی‌اش پرداخت.

مثال:

To insoul the performance, he tapped into deep personal experiences.

معنی فارسی کلمه insoul

: معنی insoul به فارسی

جان بخشیدن به معنای افزودن روح یا احساس عمیق به یک اثر هنری یا اجرا است.