معنی فارسی insouling

C1

جان دادن به معنای افزودن روح و احساس به یک اثر یا اجرا است.

The act of imbuing with soul or essence; giving life to something through emotional depth.

example
معنی(example):

فرایند جان دادن به داستان به آن یک هسته احساسی داد.

مثال:

The process of insouling the story gave it an emotional core.

معنی(example):

جان بخشیدن به یک اجرا نیاز به دخالت عمیق شخصی دارد.

مثال:

Insouling a performance requires deep personal involvement.

معنی فارسی کلمه insouling

: معنی insouling به فارسی

جان دادن به معنای افزودن روح و احساس به یک اثر یا اجرا است.