معنی فارسی inspissant

B1

الهام‌بخش، چیزی که احساسات یا ایده‌های مثبت را تحریک کند.

Inspiring or having the effect of inspiring.

example
معنی(example):

اثر هنرمند به شدت الهام‌بخش بود و بسیاری از بینندگان را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

The artist's work was highly inspissant and moved many viewers.

معنی(example):

سخنرانی او الهام‌بخش بود و دیگران را به دنبال کردن آرزوهایشان تشویق کرد.

مثال:

Her speech was inspissant, encouraging others to pursue their dreams.

معنی فارسی کلمه inspissant

:

الهام‌بخش، چیزی که احساسات یا ایده‌های مثبت را تحریک کند.