معنی فارسی inspissosis

B1

وضعیت غلیظ‌شدگی، که در آن مایعات به صورت غیرطبیعی غلیظ می‌شوند.

A condition involving abnormal thickening of a bodily fluid.

example
معنی(example):

پزشک وضعیت غلیظ‌شدگی را به بیمار توضیح داد.

مثال:

The doctor explained the condition of inspissosis to the patient.

معنی(example):

غلیظ‌شدگی می‌تواند بر مایعات و عملکرد بدن تأثیر بگذارد.

مثال:

Inspissosis can affect the body's fluids and function.

معنی فارسی کلمه inspissosis

:

وضعیت غلیظ‌شدگی، که در آن مایعات به صورت غیرطبیعی غلیظ می‌شوند.