معنی فارسی installant
B1نصبکننده به چیزی اشاره دارد که فرایند نصب را انجام میدهد.
A component or program that installs another component or software.
- NOUN
example
معنی(example):
نرمافزار نصب کن نیاز به چند دقیقه برای راهاندازی دارد.
مثال:
The installant software requires a few minutes to set up.
معنی(example):
پکیج نصب کن روند نصب را ساده میکند.
مثال:
The installant package simplifies the installation process.
معنی فارسی کلمه installant
:نصبکننده به چیزی اشاره دارد که فرایند نصب را انجام میدهد.