معنی فارسی instancies
B1موارد به جنبهها یا نمونههای خاصی از یک موضوع اشاره دارد.
Particular occurrences or cases of something.
- NOUN
example
معنی(example):
در برخی موارد، ممکن است قوانین تسهیل شوند.
مثال:
In certain instancies, the rules may be relaxed.
معنی(example):
موراد این مسئله باید به دقت بررسی شوند.
مثال:
The instancies of this issue should be examined closely.
معنی فارسی کلمه instancies
:
موارد به جنبهها یا نمونههای خاصی از یک موضوع اشاره دارد.