معنی فارسی instinction

C1

انقراض، فرآیند ناپدید شدن یا منقرض شدن یک گونه.

The state of being extinct; the disappearance of a species.

example
معنی(example):

انقراض بعضی گونه‌ها می‌تواند منجر به عدم تعادل اکولوژیکی شود.

مثال:

The instinction of certain species can lead to ecological imbalance.

معنی(example):

مقابله با انقراض برای تنوع زیستی بسیار مهم است.

مثال:

Fighting against instinction is crucial for biodiversity.

معنی فارسی کلمه instinction

: معنی instinction به فارسی

انقراض، فرآیند ناپدید شدن یا منقرض شدن یک گونه.