معنی فارسی institutionalise
B1نهادینه کردن، به معنای ایجاد زیرساخت‌ها و رویه‌ها برای تبدیل چیزی به یک بخش ثابت از یک سیستم است.
To establish something as an accepted part of an organization or system.
- verb
verb
معنی(verb):
To establish as a normal practice
معنی(verb):
To commit a person to confinement in an institution
example
معنی(example):
آن‌ها برنامه دارند پروژه را در جامعه نهادینه کنند.
مثال:
They plan to institutionalise the project within the community.
معنی(example):
نهادینه کردن این رویه‌ها برای اطمینان از رعایت آن‌ها ضروری است.
مثال:
It is essential to institutionalise these practices to ensure compliance.
معنی فارسی کلمه institutionalise
:
نهادینه کردن، به معنای ایجاد زیرساخت‌ها و رویه‌ها برای تبدیل چیزی به یک بخش ثابت از یک سیستم است.
