معنی فارسی instrokes
B1جمع 'instroke' که به خطوط فوری و گرافیکی در کار هنری اشاره دارد.
Multiple strokes made during drawing or painting.
- NOUN
example
معنی(example):
او نقاشی‌های جدیدش را نمایش داد، هرکدام با خطوط برجسته.
مثال:
She displayed her new paintings, each with bold instrokes.
معنی(example):
خطوط در کار هنری او احساسات عمیقی را منتقل می‌کنند.
مثال:
The instrokes in his artwork convey deep emotions.
معنی فارسی کلمه instrokes
:جمع 'instroke' که به خطوط فوری و گرافیکی در کار هنری اشاره دارد.
