معنی فارسی instructable

B1

چیزی که به راحتی قابل آموزش و فهم است.

Capable of being taught or easily understandable.

example
معنی(example):

این آموزش به گونه‌ای طراحی شده است که بسیار قابل درک باشد.

مثال:

This tutorial is designed to be very instructable.

معنی(example):

یک راهنمای قابل فهم به مبتدیان کمک می‌کند تا روند را به راحتی درک کنند.

مثال:

An instructable guide helps beginners understand the process easily.

معنی فارسی کلمه instructable

:

چیزی که به راحتی قابل آموزش و فهم است.