معنی فارسی instruction book

B1

کتاب شامل دستورالعمل‌ها و راهنماها برای استفاده از یک دستگاه یا انجام یک کار.

A book that contains instructions on how to use something.

example
معنی(example):

من یک کتاب راهنما برای تلفن جدیدم خریدم.

مثال:

I bought an instruction book for my new phone.

معنی(example):

کتاب دستورالعمل بسیار کمک کننده بود.

مثال:

The instruction book was very helpful.

معنی فارسی کلمه instruction book

: معنی instruction book به فارسی

کتاب شامل دستورالعمل‌ها و راهنماها برای استفاده از یک دستگاه یا انجام یک کار.