معنی فارسی instruction manual
B1کتابی یا برگهای که اطلاعات لازم برای استفاده یا نصب یک دستگاه یا محصول را به همراه دارد.
A document that provides guidelines on how to use or operate a device or product.
- NOUN
example
معنی(example):
من قبل از استفاده از دستگاه جدید دستورالعمل را خواندم.
مثال:
I read the instruction manual before using the new device.
معنی(example):
دستورالعمل برای مونتاژ مبلمان بسیار مفید بود.
مثال:
The instruction manual was very helpful for assembling the furniture.
معنی فارسی کلمه instruction manual
:
کتابی یا برگهای که اطلاعات لازم برای استفاده یا نصب یک دستگاه یا محصول را به همراه دارد.