معنی فارسی insufflation
B1فرآیند دمیدن یا باد کردن یک حفره یا فضا با استفاده از گاز یا هوا، به ویژه در زمینههای پزشکی.
The act of blowing air or gas into a body cavity or space.
- NOUN
example
معنی(example):
استفاده از کمهواییدگی در برخی رویههای پزشکی به منظور باد کردن یک حفره بدن است.
مثال:
Insufflation is used in some medical procedures to inflate a body cavity.
معنی(example):
این تکنیک گاهی اوقات در محیطهای آزمایشگاهی به کار میرود.
مثال:
The technique of insufflation is sometimes applied in laboratory settings.
معنی فارسی کلمه insufflation
:
فرآیند دمیدن یا باد کردن یک حفره یا فضا با استفاده از گاز یا هوا، به ویژه در زمینههای پزشکی.