معنی فارسی insulination

B1

عایق‌کاری، عمل پوشش‌دهی یا عایق کردن برای جلوگیری از تبادل حرارت.

The process or action of insulating; providing protection against heat loss.

example
معنی(example):

عایق‌کاری به نگه داشتن بدن در گرم کمک می‌کند.

مثال:

Insulination helps to keep the body warm.

معنی(example):

عایق‌کاری اطراف لوله‌ها از یخ زدن جلوگیری می‌کند.

مثال:

The insulination around the pipes prevents freezing.

معنی فارسی کلمه insulination

: معنی insulination به فارسی

عایق‌کاری، عمل پوشش‌دهی یا عایق کردن برای جلوگیری از تبادل حرارت.