معنی فارسی insulinize

B1

انسولین دادن، عمل تغییر در متابولیسم بدن برای استفاده از انسولین.

To treat or control a condition using insulin.

example
معنی(example):

پزشکان ممکن است بیماران مبتلا به دیابت را انسولین دهند.

مثال:

Doctors may insulinize patients with diabetes.

معنی(example):

درمان هدف دارد تا بدن را انسولین دهد تا سطح قند خون را کنترل کند.

مثال:

The treatment aims to insulinize the body to manage blood sugar levels.

معنی فارسی کلمه insulinize

: معنی insulinize به فارسی

انسولین دادن، عمل تغییر در متابولیسم بدن برای استفاده از انسولین.