معنی فارسی insultproof

B1

غیرقابل توهین، مقاوم در برابر تاثیربخشی رفتارهای توهین‌آمیز.

Able to withstand or not be affected by insults.

example
معنی(example):

او سعی کرد با نادیده‌گرفتن نظرات منفی، به حالت غیرقابل توهین تبدیل شود.

مثال:

He tried to become insultproof by ignoring negative comments.

معنی(example):

غیرقابل توهین بودن به حفظ عزت نفس کمک می‌کند.

مثال:

Being insultproof helps maintain self-esteem.

معنی فارسی کلمه insultproof

: معنی insultproof به فارسی

غیرقابل توهین، مقاوم در برابر تاثیربخشی رفتارهای توهین‌آمیز.