معنی فارسی insurance broker
B2کارگزار بیمه، فردی که مشاوره میدهد و بیمهنامهها را از طرف مشتریان خود خریداری میکند.
A person who sells insurance policies on behalf of clients.
- NOUN
example
معنی(example):
کارگزار بیمه به من کمک کرد تا بهترین سیاست را پیدا کنم.
مثال:
The insurance broker helped me find the best policy.
معنی(example):
او به عنوان کارگزار بیمه برای شرکتهای بسیاری کار میکند.
مثال:
She works as an insurance broker for many firms.
معنی فارسی کلمه insurance broker
:
کارگزار بیمه، فردی که مشاوره میدهد و بیمهنامهها را از طرف مشتریان خود خریداری میکند.