معنی فارسی insurance carrier

B2

شرکت بیمه، شرکتی که به مشتریان بیمه‌نامه می‌فروشد و پوشش بیمه‌ای فراهم می‌کند.

A company that provides insurance coverage and handles insurance policies.

example
معنی(example):

شرکت بیمه هزینه خسارت‌ها را پرداخت کرد.

مثال:

The insurance carrier paid for the damages.

معنی(example):

بسیاری از افراد یک شرکت بیمه معتبر را انتخاب می‌کنند.

مثال:

Many individuals choose a reliable insurance carrier.

معنی فارسی کلمه insurance carrier

: معنی insurance carrier به فارسی

شرکت بیمه، شرکتی که به مشتریان بیمه‌نامه می‌فروشد و پوشش بیمه‌ای فراهم می‌کند.