معنی فارسی insurgentism
B2مفهوم فعالیت و ایدههای شورشی، به ویژه در شرایط خاص سیاسی یا اجتماعی.
The ideology and tactics associated with insurgents.
- NOUN
example
معنی(example):
شورشگرایی اغلب در نواحی با بیعدالتی اجتماعی بوجود میآید.
مثال:
Insurgentism often arises in regions with social injustice.
معنی(example):
مطالعه شورشگرایی میتواند به ما درک بهتری از تعارضات مدنی بدهد.
مثال:
The study of insurgentism can help us understand civil conflicts.
معنی فارسی کلمه insurgentism
:
مفهوم فعالیت و ایدههای شورشی، به ویژه در شرایط خاص سیاسی یا اجتماعی.