معنی فارسی inswept
B1به معنای تمیز کردن یا برداشتن چیزی به وسیلهی حرکتی یا نیرویی بیرونی.
To be carried away or gathered by a force, often referring to air or water.
- VERB
example
معنی(example):
برگها توسط باد قوی به گوشه swept شدند.
مثال:
The leaves were inswept into the corner by the strong wind.
معنی(example):
بعد از اینکه پنجرهها باز ماندند، اتاق با گرد و غبار پر شد.
مثال:
The room was inswept with dust after the windows were left open.
معنی فارسی کلمه inswept
:به معنای تمیز کردن یا برداشتن چیزی به وسیلهی حرکتی یا نیرویی بیرونی.