معنی فارسی integrin
B2به معنای «ادغام» است و به خانوادهای از پروتئینها اشاره دارد که به چسبندگی و ارتباط بین سلولها کمک میکنند.
A family of proteins that mediate cell adhesion and communication.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of many heterodimeric transmembrane proteins that function as receptors in communication between cells.
example
معنی(example):
ادغام در چسبندگی سلولی مهم است.
مثال:
Integrin is important for cell adhesion.
معنی(example):
محققان ادغام را به خاطر نقش آن در پیشرفت سرطان مطالعه میکنند.
مثال:
Researchers study integrin for its role in cancer progression.
معنی فارسی کلمه integrin
:
به معنای «ادغام» است و به خانوادهای از پروتئینها اشاره دارد که به چسبندگی و ارتباط بین سلولها کمک میکنند.