معنی فارسی intellectualness
B1فکریبودن، ویژگی مرتبط با سطح بالای تفکر و تجزیه و تحلیل.
The quality of being intellectual; the capacity for critical thinking.
- NOUN
example
معنی(example):
فکریبودن او مورد تحسین همتایانش است.
مثال:
Her intellectualness is admired by her peers.
معنی(example):
فکریبودن این کتاب بسیاری از خوانندگان را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The intellectualness of the book impressed many readers.
معنی فارسی کلمه intellectualness
:
فکریبودن، ویژگی مرتبط با سطح بالای تفکر و تجزیه و تحلیل.