معنی فارسی intelligenced
B2فکریشده، به معنای داشتن کیفیت یا سطح بالای هوش و درک.
Characterized by intelligence; having a high level of intellect.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پاسخ فکری او در بحث مورد قدردانی قرار گرفت.
مثال:
His intelligenced response was appreciated in the discussion.
معنی(example):
یک دیدگاه فکری میتواند درک ما را از مسائل پیچیده افزایش دهد.
مثال:
An intelligenced view can enhance our understanding of complex issues.
معنی فارسی کلمه intelligenced
:فکریشده، به معنای داشتن کیفیت یا سطح بالای هوش و درک.