معنی فارسی intelligence corps

B2

واحدی از نیروهای نظامی که در زمینه جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات تخصص دارد.

A branch of military that specializes in gathering and analyzing intelligence.

example
معنی(example):

بدنه اطلاعاتی اطلاعات استراتژیک ارائه می‌دهد.

مثال:

The intelligence corps provide strategic information.

معنی(example):

او بعد از کالج به بدنه اطلاعاتی پیوست.

مثال:

He joined the intelligence corps after college.

معنی فارسی کلمه intelligence corps

: معنی intelligence corps به فارسی

واحدی از نیروهای نظامی که در زمینه جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات تخصص دارد.