معنی فارسی intelligize

B2

قابل فهم کردن یا واضح توضیح دادن یک ایده یا مفهوم.

To make something understandable or clear.

example
معنی(example):

ما باید ارائه‌مان را برای حضار قابل فهم کنیم.

مثال:

We need to intelligize our presentation for the audience.

معنی(example):

برای قابل فهم کردن این مفهوم، او از نمونه‌های ساده استفاده کرد.

مثال:

To intelligize the concept, he used simple examples.

معنی فارسی کلمه intelligize

:

قابل فهم کردن یا واضح توضیح دادن یک ایده یا مفهوم.