معنی فارسی intemperant

B2

بی‌مهار به معنای عدم توانایی در کنترل خود و افراط در اعمال یا احساسات اشاره دارد.

Not moderate or restrained; characterized by a lack of temperance.

example
معنی(example):

یک فرد بی‌مهار اغلب در کنترل خود با مشکل روبرو است.

مثال:

An intemperant individual often struggles with moderation.

معنی(example):

رفتار بی‌مهار جمعیت نگران‌کننده بود.

مثال:

The intemperant behavior of the crowd was concerning.

معنی فارسی کلمه intemperant

: معنی intemperant به فارسی

بی‌مهار به معنای عدم توانایی در کنترل خود و افراط در اعمال یا احساسات اشاره دارد.