معنی فارسی intemporal

C1

بی‌زمان، به معنای وجود داشتن یا معتبر بودن در هر زمان یا دوره‌ای.

Existing or applicable at all times; timeless.

example
معنی(example):

مفاهیمی که مورد بحث قرار گرفتند تقریباً بی‌زمان بودند.

مثال:

The concepts discussed were almost intemporal.

معنی(example):

هنر او کیفیتی بی‌زمان دارد که برای بسیاری جذاب است.

مثال:

Her art has an intemporal quality that appeals to many.

معنی فارسی کلمه intemporal

: معنی intemporal به فارسی

بی‌زمان، به معنای وجود داشتن یا معتبر بودن در هر زمان یا دوره‌ای.