معنی فارسی intendantism

B1

مدیریت‌گرایی، رویکردی به مدیریت که بر جنبه‌های ادارای تمرکز دارد.

The approach to administration that emphasizes management aspects.

example
معنی(example):

مدیریت، بر جنبه‌های اداری حکمرانی تمرکز دارد.

مثال:

Intendantism focuses on the administrative aspects of governance.

معنی(example):

دانشمندان مدیریت را به عنوان مدلی برای حکمرانی مدرن مورد بحث قرار می‌دهند.

مثال:

Scholars discuss intendantism as a model for modern governance.

معنی فارسی کلمه intendantism

: معنی intendantism به فارسی

مدیریت‌گرایی، رویکردی به مدیریت که بر جنبه‌های ادارای تمرکز دارد.