معنی فارسی intentionless
B1بدون قصد، به حالتی اشاره دارد که در آن عمل یا اقدام مشخصی با نیت مشخص انجام نمیشود.
Acting without a specific intention or purpose.
- OTHER
example
معنی(example):
عمل بیقصد همه را در این رویداد غافلگیر کرد.
مثال:
The intentionless act surprised everyone at the event.
معنی(example):
او بدون قصد در خیابانها سرگردان شد، غرق در افکارش.
مثال:
He wandered intentionless through the streets, lost in thought.
معنی فارسی کلمه intentionless
:
بدون قصد، به حالتی اشاره دارد که در آن عمل یا اقدام مشخصی با نیت مشخص انجام نمیشود.